درس اول : کتاب زندگی

 

آیات درس اول:

مائده آیات 15و 16:

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿15﴾

اى اهل كتاب پيامبر ما به سوى شما آمده است كه بسيارى از چيزهايى از كتاب [آسمانى خود] را كه پوشيده مى‏داشتيد براى شما بيان مى‏كند و از بسيارى [خطاهاى شما] درمى‏گذرد قطعا براى شما از جانب خدا روشنايى و كتابى روشنگر آمده است (15)

يَهْدِي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَيُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿16﴾

خدا هر كه را از خشنودى او پيروى كند به وسيله آن [كتاب] به راه‏هاى سلامت رهنمون مى‏شود و به توفيق خويش آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون مى‏برد و به راهى راست هدايتشان مى‏كند (16)

پیام های آیات:

1- اسلام، دينى جهانى است و همه اديان را به حقّ دعوت مى‏كند. «يا أهل الكتاب قد جائكم رسولنا»

 2- در ارشاد ودعوت مردم، حتّى از اهل‏كتاب هم مأيوس نشويم. «يا أهل‏الكتاب»

 3- جهان منهاى قرآن، تاريك است. «قد جاءكم من اللّه نور»

 3- برخى حقايق تورات و انجيل، كتمان شده است. «كثيراً ممّا كنتم تخفون»

 4- از شيوه‏هاى ارشاد، بيان مطالب به قدر ضرورت است. «ويعفو عن كثير»

 5 - پيامبر وقرآن، بسيار با عظمت هستند. (كلمه‏ى «نور» <43>  و«كتاب»، به صورت نكره آمده كه نشانه‏ى بزرگى وعظمت است.) «نورٌ و كتابٌ مبين»

6- كسانى قابل هدايتند كه در پى تحصيل رضاى حقّ باشند، نه دنبال مقام و مال و هواى نفس و انتقام. «يهدى به اللّه مَن اتّبع رضوانه» 

 7- انسان، خود زمينه‏ساز هدايت خويش است. «يهدى به اللّه من اتّبع رضوانه»

 8- هدايت به راه‏هاى سلامت و سعادت، در گرو كسب رضاى خداست و هر كس در پى راضى كردن غير او باشد، در انحراف است. «يهدى به اللّه من اتّبع رضوانه سبل السلام»

 9- راه حقّ يكى و راه‏هاى باطل (شرك، كفر، نفاق و تفرقه و...) متعدّد است. (كلمه‏ى «نور»، مفرد ولى «ظلمات» جمع است. آرى، همه‏ى نيكى‏ها و پاكى‏ها در پرتو نور توحيد، يك حالت وحدت و يگانگى به خود مى‏گيرد، امّا ظلمت هميشه مايه‏ى تفرقه و پراكندگى صفوف است.)

 10 - هدف، يكى است ولى راه‏هاى رسيدن به آن متعدّد است. «سبل السلام»

 11- مكتب وحى، سلامت و سعادت فرد و جامعه و روح و جسم را تضمين كرده است. «سبل السلام»

 12- بشر در سايه قرآن، به همزيستى و صفا در زندگى مى‏رسد. «سبل السلام»

 13 - «سبل السلام» به «صراط مستقيم» منتهى مى‏شود، و همه‏ى كسانى كه با انجام تكاليف گوناگون در شرايط مختلف، در پى كسب رضاى خداوند مى‏باشند، به صراط مستقيم مى‏رسند. «يهدى... سبل السّلام... يهديهم الى صراط مستقيم»

 14- براى رسيدن به صراط مستقيم، تنها پيامبر و كتاب كافى نيست، لطف و اراده‏ى خدا هم لازم است. «باذنه»

 15- نه جبر، نه تفويض بلكه امر بين الامرين. انسان انتخاب‏گر است؛ «اتّبع رضوانه» امّا رسيدن به هدف بدون اراده خدا نمى‏شود. «باذنه»

 16- قرآن، داروى شفابخش همه ظلمات است. تاريكى‏هاى جهل، شرك، تفرقه، توحّش، شبهات، شهوات، خرافات، جنايات واضطراب‏ها را به نور علم، توحيد، وحدت، تمدن، يقين، حقّ، صفا وآرامش تبديل مى‏كند. «يخرجهم من الظلمات الى النور»

آل عمران آیه ی138:

هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ ﴿138﴾

اين [قرآن] براى مردم بيانى و براى پرهيزگاران رهنمود و اندرزى است (138)

پیام های آ یه:                       

1- قرآن، قابل فهم براى همه‏ى مردم، در هر عصرى است. «بيان للناس» 

 2- قرآن، براى همه‏ى مردم، در همه زمان‏ها و مكان‏هاست. «للناس» 

 3- جهانگردى هدفدار، از عوامل هدايت است. «سيروا فى الارض...هدى» 

 4- با آنكه قرآن براى عموم مردم است، ولى تنها افراد پرهيزگار و متّقى پند پذير هستند. «موعظة للمتقين» 

 5 - روحيّه‏ى افراد در استفاده و بهره از آيات الهى مؤثّر است. «للمتقين»

نحل آیه ی 89:

وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ﴿89﴾

و [به ياد آور] روزى را كه در هر امتى گواهى از خودشان برايشان برانگيزيم و تو را [هم] بر اين [امت] گواه آوريم و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل كرديم (89)

پیام های آیات:

1- نظارت دائمى اولياى خدا بر اعمال ما، يكى از مسلّمات قرآنى است. «شهيداً عليهم»

 2- گواهان در قيامت، سلسله مراتب دارند. براى هر امّتى، امامِ آن شاهد است و پيامبر اسلام، شاهد بر همه‏ى گواهان است. «جئنا بك على هؤلاء شهيداً»

 3- هم پيامبر اسلام بر همه پيامبران شاهد است و هم كتابش، تبيان كلّ شى‏ء است. «نزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شى‏ء»

 4- قرآن كتابى جامع براى بيان همه نيازهاى جامعه است. «تبياناً لكلّ شى‏ء»

یس آیه ی 69و 70:

وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ﴿69﴾                              

و [ما] به او شعر نياموختيم و در خور وى نيست اين [سخن] جز اندرز و قرآنى روشن نيست (69)

لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿70﴾

تا هر كه را [دلى] زنده است بيم دهد و گفتار [خدا] در باره كافران محقق گردد (70)

پیام های آیات:

1- در قرآن، سخن از نفى ارزش شعر نيست، بلكه سخن از نفى شعر از پيامبر

است. (و ما علّمناه الشعر)

2- خداوند از تهمت به انبيا دفاع مى‏كند. (و ما علّمناه الشعر)

3- ندانستن شعر به ارشاد مبلّغ ضررى نمى‏زند. (و ما علّمناه الشعر)

4- رشدهاى نابجا و فضاهاى فرهنگى غلط شما را متزلزل نكند. (در زمان پيامبر

مسأله شعر جايگاهى بيش از متعارف داشت و شعر و شاعرى در رأس امور

بود. اين آيه ابّهت آن را شكست.) (و ما علّمناه الشعر)

5- طبع شعر از سوى خداوند است. (و ما علّمناه الشعر)

6- معلّم، پيامبر خداست. (علّمناه)

7- هر علمى‏براى هر كس سزاوار نيست. (و ما ينبغى له)

8- تا از تخيّلات و موهومات شاعرانه تخليه نشويم، روح ما ظرف معارف الهى

قرار نمى‏گيرد. (و ما علّمناه الشعر... اِن هو الاّ ذكر و قرآن مبين)

9- قرآن، مايه‏ى تذكّر و يادآورى است. (اِن هو الاّ ذكر)

10- قرآن، كلامى‏روشن و قابل فهم و استدلال است. (قرآن مبين)

11- هشدارهاى قرآن، مايه‏ى تذكّر و تنبّه است. (اِن هو الاّ ذكر... لينذر)

12- نشانه‏ى زنده دلى، پذيرش هشدارهاى قرآن است. (لينذر من كان حيّا)

13- هدايت پذيرى از قرآن، در انحصار قوم و نژاد خاصّى نيست. (لينذر مَن كان

حيّاً)

14- هدف از وحى و بعثت انبيا بيدارى و هوشيارى زنده دلان و اتمام حجت با

مرده دلان است. (و يحقّ القول على الكافرين)

15- در سنگدلان حتّي كلام خداوند اثر ندارد. (مَن كان حيّاً)

16- کفّار و كسانى كه حقّ را نپذيرند مردگانى بيش نيستند. (در برابر «مَن كان حيّاً»،

«الكافرين» آمده است.

17- وعده قهر الهى براى كافران، كلام قطعى خداست. (يحقّ القول على الكافرين)

یونس آیه ی 57:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿57﴾

اى مردم به يقين براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سينه‏هاست و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [به خدا] آمده است (57)

پیا م های آیه:

1- نزول كتاب كه شامل موعظه و شفابخشى و هدايت و رحمت باشد، از شئون ربوبيّت الهى است. «من ربّكم»

 2- قرآن، شفاى هر دردى  است. درمان دردها را بايد از مكتب قرآن گرفت، نه مكاتب شرق و غرب. «شفاء لما فى الصدور»

 3- قرآن براى همه‏ى مردم موعظه است، ولى تنها گروه حقّ‏پذير، مشمول هدايت و رحمت الهى مى‏شوند. «يا ايّها الناس... هدىً ورحمةً للمؤمنين»

نحل آیه ی44:

بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿44﴾

[زيرا آنان را] با دلايل آشكار و نوشته‏ها [فرستاديم] و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند (44)

پیام های آیه:

1- پيامبران هم معجزه داشته‏اند، هم كتاب، تا مردم در تشخيص حق و باطل دچار اشتباه نشوند. «بالبيّنات و الزُّبر»

 2- پيامبران همراه دلايل عقلى «بيّنه» و نقلى «زُبُر» بوده‏اند. «بالبيّنات و الزبر»

 3- گرچه قرآن بر شخص پيامبر نازل شده، اما مخاطب آن همه‏ى مردم‏اند. «انزلنا اليك ...ما نزّل اليهم»

 4- قرآن، يكبار بصورت يكجا بر پيامبر نازل شده است و بار ديگر به صورت تدريجى كه مردم از آن آگاه شده‏اند. «انزلنا اليك...ما نزل اليهم»

 (در زبان عربى، «انزال» براى نزول دفعى و«تنزيل» براى نزول تدريجى بكار مى‏رود.)

 5- قرآن، نياز به بيانِ پيامبر دارد. لذا جدا كردن قرآن از سنّت و روايات جايز نيست. «لتبيّن للنّاس»

 6- وظيفه پيامبر، بيان قرآن و وظيفه‏ى مردم، پذيرش آن بر اساس فكر و انديشه است. «لتبيّن للنّاس ... يتفكرون»

 7- قرآن، ذكر است، مايه تذكر و توجه انسان و دور نمودن او از غفلت و نسيان. «انزلنا اليك الذكر»

محمد(ص) آیه ی 24:

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿24﴾

آيا به آيات قرآن نمى‏انديشند يا [مگر] بر دلهايشان قفلهايى نهاده شده است (24)

پیا م های آیه:

1- قرآن تنها کتابی برای تلاوت و تجوید نیست کتاب اندیشه و تدبّر است و تلاوت باید مقدّمه تدبّر گردد. « افلا یتدبّرون القرآن»

2- همه مأمور به تدبّر در قرآن هستند و تدبّر اختصاص به گروه خاصّی ندارد . « افلا یتدبّرون القرآن»

3- کسانی که تدبّر در قرآن را رها کرده و با قرآن برخوردی سطحی دارند مورد توبیخ خداوند قرار می گیرند .« أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»

4-شرط بهروری از مفاهیم عالی وحی و قرآن سعه صدر و داشتن قلبی باز و سالم و تدبّر در آن است .

« أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»

5- یکی از راه های شناخت راه دل و قلب است . « أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»

6- نشانه عقل و قلب سالم تدبّر در آیات قرآن است .(کل آیه)

ص آیه ی29:

كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ﴿29﴾

[اين] كتابى مبارك است كه آن را به سوى تو نازل كرده‏ايم تا در [باره] آيات آن بينديشند و خردمندان پند گيرند (29)

پیام های آیه:

1- قرآن، مبارك است. (تلاوت، تدّبر، تاريخ، استدلال، داستان، الگوهاى، معارف، اخبار غيبى، تشبيهات، اوامر و نواهى آن، همه و همه پر از راز و رمز است). «كتاب... مبارك»

2- گرچه قرآن، مبارك است، امّا براى تدبّر است، نه فقط تبرّك جستن به ظاهر آن. (براى حفظ منزل، مسافر و عروس از خطرات) «كتاب... مبارك ليدبّروا»

3- تدّبر در قرآن مقدّمه‏ى تذكّر است وگرنه چه بسا انسان اسرار و لطايف علمى قرآن را درك كند ولى مايه‏ى غرورش شود. «يدّبّروا - يتذكّر»

4- تدّبر بايد در همه‏ى آيات قرآن باشد نه تنها در آيات الاحكام. «ليدّبروا آياته»

5- شرط تدبّر و بهره‏گيرى و پندپذيرى، عقل و خرد است. «ليدّبروا... و ليتذكّر اولواالالباب»

6- كسانى كه از قرآن متذكّر نمى‏شوند، بى‏خردند. «ليتذكّر اولواالالباب»

7- قرآن، مطابق عقل و خرد است، لذا اهل خرد با تدبّر در آن به احكام و رموزش پى‏مى‏برند. «ليتذكّر اولوا الالباب» (در قرآن، امرى مخالف عقل يافت نمى‏شود)

8- معارف قرآن پايان ناپذير است. اين كه به همه دستور تدبّر مى‏دهد نشان آن است كه هر كس تدبّر كند به نكته‏ى تازه‏اى مى‏رسد و اگر علما و دانشمندان گذشته همه‏ى اسرار قرآن را فهميده باشند، تدّبر ما لغو است. «ليدبّروا آياته»

انعام آیه ی 19:

قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿19﴾

بگو گواهى چه كسى از همه برتر است بگو خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد هشدار دهم آيا واقعا شما گواهى مى‏دهيد كه در جنب خدا خدايان ديگرى است بگو من گواهى نمى‏دهم بگو او تنها معبودى يگانه است و بى‏ترديد من از آنچه شريك [او] قرار مى‏دهيد بيزارم (19)

پیام آیه :       

1- براى حقّانيت پيامبر اسلام، گواه بودن خداوند كافى است. «قل اللَّه شهيد»

 2- طرح و بيان حقايق به شكل سؤال و جواب از شيوه‏هاى تبليغى قرآن است. «قل اىّ شى‏ء...قل اللَّه»

 3- غفلت و سهو و فراموشى و محدوديّت، هم قدرت خبرگيرى انسان را كم مى‏كند، هم قدرت گواه بودن او را، و چون خدا از اين عوارض دور است، پس بزرگ‏ترين شاهدها خداوند است. «أكبر شهادة قل اللَّه»

 4- قرآن، بزرگ‏ترين گواه بر رسالت پيامبر است. «اللَّه شهيد بينى و... هذا القرآن»

 5 - براى مردم غافل، سخن گفتن از زاويه‏ى انذار مؤثّرتر است. «لانذركم»

 6- رسالت حضرت محمد صلى الله عليه وآله جهانى و جاودانى و براى همه‏ى مردم در همه‏ى عصرها و نسل‏هاست. «لانذركم به و مَن بلغ»

 7- تا قانون به مردم ابلاغ نشود، توبيخ و مسئوليّتى در كار نيست. «و من بلغ» و به اصطلاح علم اصول، عِقاب بدون بيان، قبيح است.

 8 - از جمله شرايط لازم براى رهبر آسمانى: ايمان به مكتب: «اوحى الى هذا القرآن»، اميد به آينده «و مَن بَلَغ»، صلابت «قل لا أشهد» و برائت از شرك است. «انّنى برى‏ء ممّا تشركون»

بقره آیه ی 151:

كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ ﴿151﴾

همان طور كه در ميان شما فرستاده‏اى از خودتان روانه كرديم [كه] آيات ما را بر شما مى‏خواند و شما را پاك مى‏گرداند و به شما كتاب و حكمت مى‏آموزد و آنچه را نمى‏دانستيد به شما ياد مى‏دهد (151)

پیام آیه:        

1- رهبرى موفق است كه از خود مردم، در ميان مردم و هم زبان مردم باشد. «ارسلنا فيكم رسولاً منكم»

 2- تزكيه بر تعليم مقدّم است. «يزكّيكم و يعلّمكم»

 3- آموزش دين، محور اصلى است و آموزش‏هاى ديگر، در مراحل بعد از آن است. ابتدا «يعلّمكم الكتاب و الحكمة» وپس از آن «يعلّمكم ما لم‏تكونوا تعلمون»

 4- انسان براى شناخت بسيارى از حقايق، نيازمند وحى است. بجاى «ما لاتعلمون» فرمود: «مالم تكونوا تعلمون» تا يادآور شود كه اگر انبيا نبودند، انسان براى آگاهى از امورى همچون آينده‏ى خود و جهان، راه به جايى نداشت.

 

 نکات متن:

1. قرآن کریم ، راهنمای زندگی ماست .

2. اولین برنامه ی زندگی ، تعیین وقت مناسبی برای خواندن قرآن کریم است .

3. مناسب ترین وقت برای خواندن قرآن دوران جوانی و نوجوانی است که انسان آمادگی بیشتری برای دریافت حقایق قرآن دارد .

4. هرکس در جوانی قرآن بخواند قرآن با گوشت و خونش در می آمیزد . 

 اندیشه و تحقیق :

 1. وظیفه ی تعلیم و تبیین قرآن کریم پس از پیامبر اکر م (ص) بر عهده ی چه کسانی است ؟

با استفاده از حدیث ثقلین و یا احادیث دیگری که می دانید این سوال را پاسخ دهید.

پیامبر اکرم (ص) در حدیثی که معروف به حدیث ثقلین است می فرماید : من از میان شما می روم و دو چیز گرانبها از خود به یادگار می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم مادام که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد و این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد . » از این حدیث معلوم می شود که اهل بیت پیامبر (ص) که پیوند ناگسستنی با قرآن دارند همسنگ و همطراز با قرآن هستند از علم و عصمت برخوردارند و از قدرت تعلیم و تبیین قرآن برخوردارند .

 

2. اگر ما مسلمانان در خواندن قرآن کریم سهل انگاری کنیم و در تنظیم برنامه های زندگی خود از راهنماییهای آن بهره نبریم با چه مشکلاتی روبه رو خواهیم شد ؟

قرآن کتاب هدایت بشر به سوی سعادت ابدی است . این برنامه ی زندگی از جانب کسی است که انسان را خلق کرده است و بهتر از هر کس انسان و سعادت او را می شناسد . پشت کردن به این برنامه جز گمراهی و شقاوت ثمری نخواهد داشت .